فرشته ارسلان ده، راحله باقری فرد، فرشته اصغری نیا، منصوره سادات رجایی زاده،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: شناخت برخی مولفه های هیجانی و صفات شخصیتی زمینهساز گرایش به مصرف مواد درمیان جوانان، از حساسیت بالایی برخوردار است؛ در همین راستا این مطالعه به بررسی تدوین مدل گرایش به مصرف مواد بر اساس ناگویی هیجانی و تکانشگری با میانجیگری ذهنیسازی پرداخته است.
روش کار: روش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع روشهای مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمام جوانان شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۲ بودند. به این منظور تعداد ۴۲۰ نفر از این افراد به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه آمادگی به اعتیاد در ایرانیان، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس تکانشگری و پرسشنامه کنشوری تاملی پاسخ دادند. دادههای حاصل از پرسشنامههای مدنظر به وسیله برنامه آماری AMOS و SPSS نسخه بیست و سه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مفروض پژوهش حاضر از برازش لازم با دادهها برخوردار است. نتایج بهدستآمده از مدلسازی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که مسیر مستقیم متغیر ناگویی هیجانی (۹۹/۵ T= ،۶۳/۰ = β)، تکانشگری (۲۸/۴T= ،۳۷/۰= β)، اطمینان (۸۱/۴- T= ،۶۶/۰- = β) و عدم اطمینان (۷۰/۷- T= ،۶۲/۰= β) بر گرایش به مصرف مواد معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم ناگویی هیجانی (۰۵/۰>P، ۳۹/۰- =b) و تکانشگری (۰۵/۰>P، ۴۶/۰- =b) بر گرایش به مصرف مواد از طریق نقش میانجی ذهنیسازی (اطمینان) معنی دار بود. بهعلاوه اثر غیرمستقیم متغیر ناگویی هیجانی (۰۵/۰>p، ۵۲/۰=b) و تکانشگری (۰۵/۰>P، ۶۰/۰=b) بر گرایش به مصرف مواد از طریق نقش میانجی ذهنی سازی(عدم اطمینان) معنیدار بود.
نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گیری کرد که درک منسجم از مولفههای ناگویی هیجانی و تکانشگری و به ویژه ذهنیسازی در آسیبشناسی اعتیاد، یک عنصر کلیدی در ارزیابی و احتمالا کار بالینی با بیماران معتاد به مواد مخدر و همچنین سایر افرادی است که گرایش به مصرف مواد دارند.